رها کردن، اجازه دادن، گذاشتن، درنگ کردن، ول کردن، اجاره دادن، اجاره رفتن
اجاره رفتن
مترادف ها
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
اجاره رفتن : به اجاره داده شدن ، به مستاجر واگذار شدن
( ( تمام اتاق های این خانه به اجاره رفته بود مگر یک اتاق یک دری که گوشه حیاط بغل چاهک بو گندوئی بود و سه پله می خورد تا به کفش می رسید. ) ) ( صادق چوبک ، مسیو الیاس )
( ( تمام اتاق های این خانه به اجاره رفته بود مگر یک اتاق یک دری که گوشه حیاط بغل چاهک بو گندوئی بود و سه پله می خورد تا به کفش می رسید. ) ) ( صادق چوبک ، مسیو الیاس )