اجابت
/~ejAbat/
مترادف اجابت: استجابت، برآوردن، پذیرش، پسند، تصویب، قبول، مستجاب، مقبول، تخلیه، دفع، قضای حاجت
برابر پارسی: پذیرفتن، برآوردن، برآوری، پاسخ، پاسخ دادن
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
۱- ( مصدر ) پاسخ دادن پتواز کردن جواب دادن . ۲ - قبول کردن بر آوردن روا کردن پذیرفتن : ( شیخ رضا داد بحکم آنکه اجابت دعوت سنت پیغمبر است . ) ( گلستان ) ۳ - قضای حاجت تخلیه دفع براز کردن دفع فضلات . ۴ - ( صفت ) مستجاب پذیرفته مقبول . یا اجابت معده . عمل کردن و کار کردن آن .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. قبول کردن.
۳. پذیرفتن خواهش، برآوردن حاجت.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اجابت به معنای پذیرفتن دعوت و خواهش کسی است. احکام اجابت، در باب های طهارت، زکات،جهاد، امر به معروف، تجارت، نکاح و اطعمه و اشربه آمده است.
چنانچه یکی از دو طرف دعوا از دیگری برای داوری نزد حاکم شرع جامع الشرایط دعوت کند، اجابت او واجب است.
اجابت قاضی
در صورتی که کسی نزد قاضی برای احقاق حق خویش علیه دیگری استغاثه نماید، اجابت او بر قاضی واجب است.
در زکات
اگر گردآورنده ی زکات، مقدار ثمره را تخمین بزند و از مالک پیش از رسیدن زمان اخراج زکات، زکات آن را بخواهد، اجابت او واجب نیست.
در خواستگاری
...
چنانچه یکی از دو طرف دعوا از دیگری برای داوری نزد حاکم شرع جامع الشرایط دعوت کند، اجابت او واجب است.
اجابت قاضی
در صورتی که کسی نزد قاضی برای احقاق حق خویش علیه دیگری استغاثه نماید، اجابت او بر قاضی واجب است.
در زکات
اگر گردآورنده ی زکات، مقدار ثمره را تخمین بزند و از مالک پیش از رسیدن زمان اخراج زکات، زکات آن را بخواهد، اجابت او واجب نیست.
در خواستگاری
...
wikifeqh: استجابت
مترادف ها
موافقت، قبول، اجابت، بر اوردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
وقتی دعا می کنیم و سر بر زیر میاوریم و پشیمان می گردیم، دردی در درون ما پدید میاید، که دعا را با فلزات سنگین به درون انشعاب می هد و مخصوصاً دعا را در بدن به آهن تبدیل می کند و سپس طبیعت را از ما فرار می
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
دهد. معجزه هم با دعای زیاد انجام می شود، اما نباید به ماده و صیغه آن فکر کرد، بلکه باید درست و از ته قلب دعا کرد. هر کسی آزاد است و تصمیم برای خود می گیرد، که با خودش چه کند، اما فکر می کنم، که اگر قرار باشد، دوباره از طریق مهندسی ژنتیک آلفا، امگا و دلتای اولیه شویم، همه باید از آنچه در حال رخ دادن در خود آنهاست، مطلع گردند. در غیر این صورت آسیب زیادی برای آنان که ایمان ندارند، روی خواهد گرفت. یادبود و یا کبد از طریق خله و هاله منبع احساسات را درک می کند، تا زمانی که انسان اندام ها را به طور کامل سیر نکرده باشد، با ساقه مغز بازی می کند و یادبود و یا کبد از صدا و احساسات فرد آن را می شنود. ما سفره را با افکار نادرست درباره هدایا و نعمات خداوند متعال باز می کنیم، ذهنمان را به هم می ریزد و کبد ما را دگر در آرامش نمی گذارد و ما را در راه صراط مستقیم می خواهد. بنابراین، در درون نیز چیزی بیگانه بوجود میاید، که به معنای مریضی و یا افسردگی نامیده می شود. زیرا مدار ما حتی از لحاظ فیزیکی در خورشید و سیارات ما هم نوشته گشته است و زمانی که دعا درون ما جمع می گردد، باید عبادت نیز شود و گرنه بیماری به وجود میاورد و دعا همانند سنگ درون ریه می نشیند. کنون کبد باید توسط ما و برای ما و اندام های ما سیر گردد، در تمام نکات و از همه حالات! جگر به صدای تارهای صوتی متصل است و همانند یک دروغ سنج به احساسات نادرست و گفته ها و ارتباطات نادرست ما گوش می دهد، او از میکروارگانیسم ها و یا همان باکتری ها برای حذف صداهای اشتباه استفاده می کند. روح با کبد هماهنگ می باشد. این بدان معناست، که آرام بمانید و از عامل استرس دور شوید. مقادیر کاذب کبدی در صداهایی هستند، که وجود ندارند، سپس می خواهند، با قدرت کامل در ما پخش گردند و ما را بیمار سازند پس انرژی زیاد برای کبد مضر می باشد، ما انسانها با عقل و ایمان بر جلو می رویم و نه با احساس خوب خود حرکت کنیم. سپس کبد ما بسیار سرزنده است و همچنین نیاز به تغذیه برای روح را دارد. کل عامل استرس و اسیدیته بیش از حد آن را از کار بیکار می کند. اگر ریه ها دیگر به درستی کار نکنند، معمولاً طبیعت وارد بازی می گردد. در بیشتر موارد، دگر قلب نیست، که در مرکز می تپد، بلکه مرکز محور یا Y در وسط قفسه سینه شدیدتر می زند، تا بر قلب زیاده روی نکند. مویرگ های پوست، خود را باز می نمایند و برای تنفس کشیدن، هاله از بین می رود. در اینجا از بزرگ شدن فضا صحبت می کنیم، که در آن طبیعت نیز با خشونت خود مسئولیت ارگانیسم را بر عهده می گیرد، که هنوز ان شاء الله زمان رفتن او از دنیا نرسیده است. بیمار با نیروی طبیعت متحد می گردد. در مرحله سطح هرج و مرج، در حالی که بیمار متوجه نمی شود، که چگونه طبیعت به او نزدیک می گردد، تا سلامتی را در اختیار بگیرد و هاله از بین می رود و سپس آن تنه کوچک تر می گردد. آن ارگانیسم معمولاً با ارتباط سایر همنوعان مشکل خواهد داشت. طبیعت معمولاً امواج بلند قلمرو حیوانات را از قدیم در مجاورت انسان ها قرار می دهد، تا که از روی هدف ایجاد تفاهم بر پدید میاورد، به طوری که ارگانیسم نه تنها انرژی به دست بیاورد، بلکه دانش یا اطلاعاتی را از سایر آهن رباها و موجودات دریافت کند و با تولید آدرنالین زیاد می تواند، فرسودگی مصنوعی در درون خود ایجاد کند، تا فعلاً استراحت گردد و فعلاً موقعیتی ایجاد مگردد، برای فکر کردن. بنابراین خداوند متعال در بدن انسان ها و در ساقه مغز آنان، باکتری های روده را که نباید در دسترو بدن گردند، بر بالا قرار می دهند، نقطه عطفی در موجود زنده برای جلوگیری از این عمل همانند توبه بوجود میاورد، که باعث جلوگیری از بیماری های خترناک را دارد. سپس، پس از مرحله استراحت، پرتوهای سفارشی درک سایر آهنرباها را به اطراف آهنربای بیمار و موجودات زنده دیگر می پندارد. اتصالاتی در اطراف و یا درون سر و معده ایجاد می شود و همچنین از رگ ها برای محافظت از بیمار با هوای تازه و اکسیژن موجود در آب از طریق بدن ارگانیسم در اطراف آن استفاده می شود. روش دیگر، نوری همانند، پرتوهای دایره ای اشعه های حیات/پرتوهای نیمبوس هستند، که از طریق بدن و پای بیمار، به بدن منتقل می یابند و کاربرد اندام ها را به عهده می گیرند و دچار بهبودی آن ارگانیسم می شوند. سپس مویرگ ها از طبیعت و همچنین نور و آب موجود در ارگانیسم تغذیه می کنند، این امر همانند فتوسنتز عمل می کند و اجسام خارجی را از بین می برد، بنابراین یک فرد بیمار تقریباً بدون غذای زیاد می تواند، زندگی کند. پرتوهای گردی که توسط طبیعت وارد بدن انسان می شوند، علائم بدن را خفیف می کنند و سپس یک هسته آهنی از میدان مغناطیسی درونی بیمار بوجود میاورند. پرتوهای دیگر نور و انرژی از فضا معمولاً در اطراف آهنربا شکل می گیرد، که اجازه می دهند، تا که تنفس از طریق پوست انجام گردد. در بیشتر مواقع بیمار دیگر نمی تواند، مثلاً آغوش را تحمل کند، یا حتی بدون حبس نفس درون خود در کنار افراد دیگر خانواده قرار گیرد، زیرا بدون هاله در معرض خطراتی قرار می گیرد و در بیشتر موارد، استرس یونهای منفی از بازوی چپ توسط تکانه در ارگانیسم و یا بیمار را بوجود میاورد، به طوری که کلیه های بیمار همچنان می توانند، کار کنند و سموم را دفع نمایند. این باعث ایجاد استرس می شود و به دیوانگی و جنان می پیوندد. برخی از بیماران به دلیل مصرف نیکوتین و سیگار و آسیب به ریه ها، قادر به آن نیستند، که با جنان مقابله کنند، بدون اینکه سموم را از فضا یا طبیعت دگرباری درون خود احضار نمایند و درون خود انرژی و یا فلزات سنگین تولید نمایند، تا دوباره به بدن خود و پایین بازگردند. در اینجا فقط باید کمی صبر و حوصله در خود نشان دهید، تا که زمینه های منفی به راحتی از شما دور شوند. مثال سوره والعصر مویرگ های زبان را باز می نماید. زمینه های منفی معمولاً از طریق زمان و حافظه به بیمار می رسند. کابل های برق موجود در دیوار و غیره نیز اطلاعات را ذخیره می کنند و سپس بیمار بدون هاله، معمولاً باید مکان را حتی از اتاقی به اتاق دیگر تغییر دهد، تا اجازه ندهد، که مغز ایشان دوباره از کار برگردد، این فاز فرسودگیست. اگر بیمار ایمان و امید به خود و خدای خود را جلب کند و در طبیعت نمایان گرداند، راه حل ها و کمک ها از میدان های انرژی و جریان افراد دیگر از منبع و جماعت میایند، که زندگی را آسان تر می نمایند و یا بیمار را شفا می دهند. سپس می توان، از عقل استفاده کرده، تا بهترین فرآیند درمانی ممکن را از طریق طبیعت نیز از پرتوهای نور آن دریافت کرد. پس از بهبودی، خداوند متعال تالبوت چهار ستونی را بر روی هر بیماری قرار می دهند، جایی که کلمات و درک زمان و مکان در آن حکمفرما می باشد، تا که در نهایت تصمیمات برای موجودات بالاتر به دست آورده شود و راحت تر تصویب گردد. اینها بیشتر متون فلسفی هستند، از منبع دانش قوانین و کائنات، به عنوان مثال تورات، تالبوت، قرآن و یا انجیل. شار مولکولی یک بیمار تا ده برابر شار یک میدان مغناطیسی معمولی در موجودات سالم تخمین زده شده است. پس از آن، بیمار به سادگی باید در طبیعت پیاده روی کند، تا به راحتی از فضا و زمان دور گردد، زیرا طبیعت نمی تواند، در فضای بسته تولید شود و فضای بیشتری را برای حرکت می طلبد و البته خداوند متعال طبیعت را هم رام کرده اند و برای آسایش و آرامش انسان ها قرار داده اند. هر صوت صدا، تا میلیارد مولکول را تکان می دهد و بر روی نقطه آشوب دلتا بر دیگری می نشاند. پس صوت هارمونی نبی اکرم ( ص ) را که طبیعت هم نیز در آن رابطه تقریبا اطلاع دارد، بسپاریم و در آن صوت و مکانی برای بازگشت خود به خداوند متعال قرار دهیم، تا با قرآن خواندن درب بهشت داخل گردیم.
سلیم
اجابت: هنگام پذیرش دعا و نماز، پذیرش
اجابت: هنگام پذیرش دعا و نماز، پذیرش
مستجاب شدن برآوردن ( دعا یا آرزو )
اجابت: همتای پارسی این واژه ی عربی این است:
پاتیویس pātivis ( اوستایی: پَئیتی ویس paitivis )
پاتیویس pātivis ( اوستایی: پَئیتی ویس paitivis )
پاسخ دادن
باسمه تعالی
اجابت:پذیرفتن
استجابت:درخواست پذیرفتن
اجابت:پذیرفتن
استجابت:درخواست پذیرفتن
پاسخ گفتن، پاسخگویی، برآوردن، پذیرش
کلمه ( استجابت ) و نیز کلمه ( اجابت ) به یک معنا است و آن این است که از کسی چیزی بخواهی و او پاسخت را با قبول بدهد و خواسته ات را بر آورد.
اجابت : پذیرفتن
اجابت و مجیب و مجاب: برآوردن و برآورنده و برآورده، پاسخ دادن و پاسخ دهنده و پاسخ داده، پذیرفتن و پذیرنده و پذیرفته.
پذیرفتن خواسته ای
مستجاب کردن
استجاب ، استجابت، برآوردن، پذیرش، پسند، تصویب، قبول، مستجاب، مقبول، تخلیه، دفع، قضای حاجت
پذیرفتن ، قبول کردن 🌿🌿
بر آورده شدن - به جا آوردن
لبیک
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)