اثواب. [ اَث ْ ] ( ع اِ ) ج ِ ثوب. جامه ها :
بسنده نیست ببزم تو گر فلک سازد
ز برگها دینار و ز ابرها اثواب.
مسعودسعد.
ابواب خزاین قدیم و حدیث فرمود تا گشاده کردند و اجناس جواهر و نقود و اثواب آمده و مصلحت آن مهم و تقسیم آن به رأی و صوابدید.... ( جهانگشای جوینی ).- فلان ٌ طاهرالاثواب ؛ یعنی پاک است از عیوب.عفیف است.