دیکشنری
مترجم
بپرس
اثراد
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اثراد. [ اِث ْ ث ِ ] ( ع مص ) اتّراد. تریدکردن. ترید ساختن ( نان را ). اشکنه کردن ( نان را ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها