اثرات
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
بروندادهای
برونداد
علائم، بران، بینات، دلایل، دلایل، سیما، آیات، نمونه ها، شواهد،
کلاً یک چیزی خواستم بگم، تشکّر از سایتتان چون:
می توانیم تبلیغ ها را ردّ کنیم
نظر سنجی و . . . دارد ( یعنی انتقاد پذیر هستید )
می توانیم تبلیغ ها را ردّ کنیم
نظر سنجی و . . . دارد ( یعنی انتقاد پذیر هستید )
از دید من نباید زیاد به زبان عربی مقید ماند. حال اثر که جمع آنرا یعنی اثرات در گفتمان روزمره مروج شده میتوان جز غنی فرهنگی حساب کرد.
امروزه در زبان نوشتار گاهی اثرات را به عنوان جمع اثر به کار می برند و غلط است زیرا بر طبق قواعد صرف عربی ، مصدر هایی را که سه حرف یا کمتر دارند نمی توان به " ات " جمع بست و به جای آن باید گفت : آثار یا اثرها.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم 1378 ص 14. )
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم 1378 ص 14. )
بازخورد