اثار ادبی یا هنری

مترادف ها

work (اسم)
فعل، کار، عملیات، چیز، وظیفه، سعی، ساخت، استحکامات، زحمت، شغل، زیست، کارخانه، نوشتجات، موثر واقع شدن، اثار ادبی یا هنری

فارسی به عربی

عمل

پیشنهاد کاربران

opuses or opera
the entire corpus of Shakespeare’s works
a corpus of
شاهکار

بپرس