- امثال :
اَتْیَم ُ مِن المُرَقِّش ؛ یعنون المرقش الاصغر و کان متیّماً بفاطمة بنت المنذر الملک و له معها قصّة طویلة و بلغ من امرها اخیراً ان قطع المرقش ابهامه باسنانه وجداً علیها و فی ذلک یقول :
و من یلق خیراً تحمد الناس امره
و من یغو لایعدم علی الغی لایما
الم تر ان المرء یجذم کفّه
و یجشم من لوم الصدیق المجاشما.
ای یکلف نفسه الشداید مخافة لوم الصدیق ایاه. و اتیم ، افعل من المفعول ، یقال تامه الحب و تیّمه ؛ ای عَبَّدَه و ذلله. و تیم اﷲ مثل قولک عبداﷲ. قال لقیط:
تامت فؤادک لم یحزنک ما صنعت
احدی نساء بنی ذهل بن شیبانا.
( مجمع الامثال میدانی ).
اتیم. [ اُ ت َی ْ ی ِ ] ( اِخ ) آبی است در قسمت غربی سلمی که یکی از دو کوه طی است. ( معجم البلدان ) ( مراصد ).