اتوبان
/~otubAn/
مترادف اتوبان: آزادراه، جاده، شاهراه
برابر پارسی: بزرگراه
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
جدول کلمات
مترادف ها
راه، بزرگراه، اتوبان، شاهراه، جاده عریض
بزرگراه، اتوبان، شاهراه، ابر شاهراه، جاده وسیع
پیشنهاد کاربران
این واژه از خوردویی که در سال ۱۳۱۳ از طرف هیتلر به رضاشاه هدیه شده بود به زبان فارسی راه یافته است.
نام خورد《 مرسدس بنز ۵۰۰ کا اتوبان کوریر》 است که هم اکنون در موزه خودروهای تاریخی ایران به نمایش گذاشته شده است.
نام خورد《 مرسدس بنز ۵۰۰ کا اتوبان کوریر》 است که هم اکنون در موزه خودروهای تاریخی ایران به نمایش گذاشته شده است.
نام شرکتی فعال در زمینه ی خرید، فروش، کارشناسی و لیزینگ خودروهای کار و تجاری که دفتر مرکزی آن در شهر تهران قرار گرفته است.
اتوبان:بزرگراه بین شهری، بزرگراه، شاهراه، شاهراه عبارتست از راه اتومبیل رویی که خطوط رفت و برگشت به وسیله پرچین و یا سکوی مخصوصی از یکدیگر جدا شده و راندن سریع وسایل نقلیه را امکانپذیر می سازد.
بزرگ راه. آزاد راه