دیکشنری
مترجم
بپرس
اتقاد
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اتقاد. [ اِت ْ ت ِ ] ( ع مص ) وقود. توقّد. افروخته شدن آتش. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها