اتفاقی. [ اِت ْ ت ِ ] ( ص نسبی ) ناگهانی. غیرمترقب. غیرمنتظر. || مبنی بر اتفاق و وحدت : کسی کش خرد رهنمون است هرگز بگیتی ره و رسم صحبت نورزد که صحبت نفاقی است یا اتفاقی دل مرد دانا از این هر دو لرزد اگر خودنفاقیست جان را بکاهد وگر اتفاقی به هجران نیرزد.
سنائی.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - ناگهانی غیرمترقب غیر منتظر مبنی بر اتفاق و وحدت : امور اتفاقی . ۲ - بناگهان .
[ویکی فقه] اتفاقی، به قضیه متصله شرطیه ای گفته می شود که بین مقدم و تالی آن رابطه لزوم وجود نداشته باشد. قضیه متصله شرطیه ای که بین مقدم و تالی آن رابطه لزوم وجود نداشته باشد و مصاحبت آن دو صرفا از روی تصادف و اتّفاق باشد. «اما آنچه علت لزوم معلوم نبود آن را لزومی نشمرند، و اگرچه فی نفس الامر لزومی باشد، بلکه آنرا از اتفاقیات شمرند. و اتّفاقی آن بود که مصاحبت حاصل بود و آن را علتی معلوم نباشد».
اِتّفاقی (stochastic) در موسیقی، اصطلاحی برای توصیف یک روند آهنگ سازی که برمبنای نظریۀ احتمالات بنا شد. طبق این نظریه اجزای داخلی یک اثر به صورت اتفاقی (سری ای از نت های تصادفی) انتخاب می شوند، و آهنگ ساز فقط طرح کلّی آن را تعیین می کند. یانیس زِناکیس۱ این تکنیک را وارد آهنگ سازی قرن ۲۰ کرد، و تولید نت های مخصوص آهنگ را به رایانه ای واگذاشت که دارای برنامه ای برای تعیین مؤلفه های کلی اثر باشد.