اتعاد

لغت نامه دهخدا

اتعاد. [ اِت ْ ت ِ ] ( ع مص ) وعده پذیرفتن. وعده فاپذیرفتن. ( زوزنی ). با کسی وعده کردن. با یکدیگر وعده نهادن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || با هم وعده بدی کردن. ایعاد.

فرهنگ فارسی

وعده پذیرفتن

پیشنهاد کاربران

بپرس