اتش طور

لغت نامه دهخدا

( آتش طور ) آتش طور. [ ت َ ش ِ ] ( اِخ ) آتشی که بر موسی تجلی کرد بطور.

فرهنگ فارسی

( آتش طور ) آتشی است که در کوه طور روشن شد و موسی ع آن را بدید٠
آتشی که بر موسی تجلی کرد به طور

پیشنهاد کاربران

پیشنهاد میکنم در توضیح کلمات به جملات وزین و یا ابیات فارسی که این کلمات در آن استفاده شده نیز اشاره گردد، مثلا
شب تار است و ره وادی ایمن در پیش
آتش طور کجا موعد دیدار کجاست،
در شعر حافظ، سپاس

بپرس