فرهنگستان زبان و ادب
{weapons free} [علوم نظامی] فرمانی مربوط به واپایی سلاح که نشان دهندۀ وضعیتی است که در آن با سامانه های سلاح باید به هدفی که غیرخودی یا ناشناس شناخته شود شلیک کرد
پیشنهاد کاربران
یعنی مختار بودن برای آتش زدن هر کسی که دلت میخواهد
هر کار خواستی بکن
اختیارت با خودته
اختیارت با خودته
یعنی اینایکه خودبه خودبه اختیارخودشون اتش میگیرن
زمانی که در جنگ فرماندهی جنگ دستور اتش به اختیار صادر میکنن به این معنی است که هر تیپ یا هنگ روگردان و گروهان وهر سربازی میتوانند بدون دستور از فرماندهی خود بسوی دشمن اتش یا تیر اندازی کند. این تعریف آتش به اختیار می باشد
دشمنان انقلاب سال ها ست به هواداران و نوکران و نفوذی هایشان آتش به اختیار داده اند . در همین راستا آتش به اختیار رهبری به معنای آتش به دشمنان و نفوذی ها و ضد انقلاب است . در همی راستا شخص آتش به اختیار باید با آگاهی لازم از منویات انقلاب اسلامی و دشمن شناسی و اراده لازم آتش کند و عبارت اختیار نیز حاکی از مسئولیت آگاهانه و انقلابی او در مقابل آتشش می باشد .
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
یعنی کار فرهنگی تمیز و تخصصی
ارادی، اختیاری، خودانگیخته، درونناک، خودجوش! - خودکار، خودسر، خودرأی - خودباور، اعتماد به نفس -
خیر و خوب خواهی، مصلحت اندیش، صلاحدید!
خیر و خوب خواهی، مصلحت اندیش، صلاحدید!
[weapons free] [علوم نظامی] فرمانی مربوط به واپایی سلاح که نشان دهندۀ وضعیتی است که در آن با سامانه های سلاح باید به هدفی که غیرخودی یا ناشناس شناخته شود شلیک کرد