اتداع. [ اِت ْ ت ِ ] ( ع ) آرمیدن. ( منتهی الارب ). آسایش کردن. تن آسانی گزیدن.بناز زیستن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). بناز و تنعُم زیستن. || قرار گرفتن. ( منتهی الارب ).