اتب
لغت نامه دهخدا
اتب. [ اَ ت َب ب ] ( ع ن تف ) اَخسر.
- امثال :
اَتَب من ابی لهب ؛ زیانکارتر از بولهب.
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
اِتْب
(یا: مئْتَبه) از لباس های اعراب. هر نوع لباس کوتاهِ تا نیمۀ ساق پا، و نیز لباس یا پیراهنی بی آستین و جلوبسته، با برش دایره ای شکل در گوشه های پایین دامن که با گذراندن سر از شکافی که در وسط آن تعبیه شده است پوشیده می شود. زنان ثروتمند این لباس را از پارچۀ نازک ابریشمی، شبیه پارچۀ گاز، که از مصر می آورند، با چین هایی روی شانه و کمربندی بر کمر می پوشند. این لباس در صدر اسلام پوشیده می شد و اکنون نیز زنان عربستان آن را به تن می کنند.
(یا: مئْتَبه) از لباس های اعراب. هر نوع لباس کوتاهِ تا نیمۀ ساق پا، و نیز لباس یا پیراهنی بی آستین و جلوبسته، با برش دایره ای شکل در گوشه های پایین دامن که با گذراندن سر از شکافی که در وسط آن تعبیه شده است پوشیده می شود. زنان ثروتمند این لباس را از پارچۀ نازک ابریشمی، شبیه پارچۀ گاز، که از مصر می آورند، با چین هایی روی شانه و کمربندی بر کمر می پوشند. این لباس در صدر اسلام پوشیده می شد و اکنون نیز زنان عربستان آن را به تن می کنند.
wikijoo: اتب
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید