اتاوات

لغت نامه دهخدا

اتاوات. [ اِ ] ( ع اِ ) ج ِ اِتاوَه : حق انعام آن دولت فراموش کرد و در انفاذ وظایف حمول و اتاوات به حضرت بخارا تقاعد و ابطا نمود. ( ترجمه تاریخ یمینی ). در اکتساب خیرات و احتساب مبرات و رعایت رعیت و طرح اتاوات... بر عمیدالجیوش بیفزود. ( ترجمه تاریخ یمینی ).

پیشنهاد کاربران

بپرس