ابیه
لغت نامه دهخدا
ابیه. [ اِب ْ ی َ ] ( ع مص ) بازآمدن شیر به پستان.
ابیه. [ اُب ْ ی َ ] ( ع اِمص ) تکبر. || بزرگی.
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی أَبِیهِ: پدرش
معنی صِنْوَانٌ: هم ریشه (کلمه صنو به معنای شاخه و جوانهایست که از بیخ تنه درخت روئیده باشد مثلا گفته میشود : هما صنوا نخلة - این دو ، دو شاخه از یک درخت خرما است که از ریشه آن جوانه زده ، و فلان صنو ابیه - فلانی شاخه و جوانه پدر خویش است و تثنیه صنو ، صنوان ، و جمع ...
ریشه کلمه:
ابو (۱۱۷ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
معنی صِنْوَانٌ: هم ریشه (کلمه صنو به معنای شاخه و جوانهایست که از بیخ تنه درخت روئیده باشد مثلا گفته میشود : هما صنوا نخلة - این دو ، دو شاخه از یک درخت خرما است که از ریشه آن جوانه زده ، و فلان صنو ابیه - فلانی شاخه و جوانه پدر خویش است و تثنیه صنو ، صنوان ، و جمع ...
ریشه کلمه:
ابو (۱۱۷ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
wikialkb: أَبِیه
دانشنامه عمومی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید