ابیدیمیا

لغت نامه دهخدا

ابیدیمیا. [ اِ ] ( معرب ، اِ ) ( از یونانی اِپی ، روی. بالای. فوق. بَر + دِمُس ، قوم ) اِبیذیمیا. آبی ذیمیا. ( قفطی ). وبا. مرگامرگی. سوفه. مرض ساری. مرض وافده. امراض ساریه. امراض وافد. مرگ و میر. || در حیوان ، یوت. مرگی. سوفه. سواف . آفت. || میهمانی و سوری خویشاوندی یا دوستی را در بازگشت از سفری نزد مردم یونانی. || ( اِخ ) نام کتابی از ابقراط. ( بحرالجواهر ). و گمان میکنم صاحب بحرالجواهر کتاب ابیذیمیای جالینوس را که عیسی بن یحیی بعربی نقل کرده است به ابقراط نسبت کرده. || جشنهای یونان در شهر ملطیه و دِلُس بنام افولن. || جشنهای یونان در آرگس بنام ژونن.

پیشنهاد کاربران

در کتاب هدایت المتعلمین فی طب جناب اخوینی این کتاب را به بقراط نسبت داده است. صفحه 435
کتاب ابیدیمیا مربوط به جالینوس است اخوینی در کتاب هدایت المتعلمین فی طب می فرمایند: "جالینوس به تفسیر این فصل [سل] را از بقراط حکایت میکند در کتاب ابیدیمیا. هدایت المتعلمین فی طب ص 331

بپرس