ابیداد

لغت نامه دهخدا

ابیداد. [ اَ ] ( اِ مرکب ) پاره ای لغت نامه های فارسی این کلمه را معنی بیداد داده و به بیت ذیل سوزنی تمسک کرده اند، و شاهد دیگری دیده نشده است :
ستمکاره یار است و من مانده عاجز
که تا با ابیداد او چون کنم چون.
سوزنی.
لیکن در تذکره تقی الدین و نیز دو نسخه سوزنی کهن که در کتابخانه من هست بیت بصورت ذیل آمده است :
ستمکار یار است و من مانده عاجز
که تا بار بیداد او چون کشم چون.

پیشنهاد کاربران

بپرس