ابومحلب

لغت نامه دهخدا

ابومحلب. [ ] ( اِخ ) در مراصدالاطلاع در شرح بخاراآید: و اسم ها ابومحلب. این کلمه مصحف بومجکث است.

پیشنهاد کاربران

بپرس