دیکشنری
مترجم
بپرس
ابومحطم
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ابومحطم. [ اَ م ِ طَ ] ( ع اِ مرکب ) شیر. اسد. ( المرصع ) ( المزهر ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها