ابوغبشان

لغت نامه دهخدا

ابوغبشان. [ اَ غ َ ] ( اِخ ) محترش بن خلیل از قبیله خزاعه. این مرد داستان و مثل گولی و غبن معامله و ندامت و پشیمانی است ، چه وقتی در مستی سدانت کعبه را که در عرب شرافتی بی عدیل است در مقابل خیکی شراب ، بقبیله قریش بفروخت.

پیشنهاد کاربران

بپرس