دیکشنری
مترجم
بپرس
ابوعریان
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ابوعریان. [ اَ ع ُرْ ] ( ع اِ مرکب ) کرکی. ( المرصع ). کلنگ.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها