ابوعبدالعزیز
لغت نامه دهخدا
ابوعبدالعزیز. [ اَ ع َ دِل ْ ع َ ] ( اِخ ) سعیدبن عبدالعزیز. از روات است.
ابوعبدالعزیز. [ اَ ع َ دِل ْ ع َ ] ( اِخ ) عاصم بن عبدالعزیز. از روات است.
ابوعبدالعزیز. [ اَ ع َ دِل ْ ع َ ] ( اِخ ) موسی بن عبیدة الربذی. از روات است.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید