ابوصرمه

لغت نامه دهخدا

ابوصرمه. [ اَ ص ِ م َ ] ( اِخ ) انصاری. رجوع به ابوصرمه مازنی... شود.

ابوصرمه. [ اَ ص ِ م َ ] ( اِخ ) عذری. صحابی است.

ابوصرمه. [ اَ ص ِ م َ ] ( اِخ ) مازنی. مالک بن قیس. صحابی است و در نام او اختلاف است و هم بعضی او را از بنی نجار گفته اند. وی بدر و سایر مشاهد را دریافته است.

فرهنگ فارسی

عذری صحابیست

پیشنهاد کاربران

بپرس