ابوسکینه
لغت نامه دهخدا
ابوسکینه. [ اَ س ُ ک َ ن َ ] ( اِخ ) زیادبن مالک. غریب و فرد است.
ابوسکینه. [ اَ س َ ن َ ] ( اِخ ) شامی. صحابی است. و بعضی گفته اند صحابی نیست و حدیث بواسطه نقل کند.
ابوسکینه. [ اَ س ُ ک َ ن َ ] ( اِخ ) مجاشعبن قطبه. محدّث است.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید