ابوسکین

لغت نامه دهخدا

ابوسکین. [ اَ س ُ ک َ ] ( اِخ ) زکریابن یحیی بن حصن الطائی. محدّث است.

ابوسکین. [ اَ س ُ ک َ ] ( اِخ ) عبدالعزیز. محدث است.

پیشنهاد کاربران

بپرس