ابوسلیمان
لغت نامه دهخدا
ابوسلیمان. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) تابعی است و از ابی هریره روایت کند.
ابوسلیمان. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) او از زیدبن صوحان و از او سلام بن مسکین روایت کند.
ابوسلیمان. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) او از کعب و از او قتاده روایت کند.
ابوسلیمان. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) ابن جبیربن مطعم قریشی. یحیی بن قریش از او روایت کرده است.
ابوسلیمان. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) ابن قریه. ایّوب بن زیدبن قیس. رجوع به ابن قریه ابوسلیمان... شود.
ابوسلیمان. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) احمدبن ابی الطیب. محدّث است و از مسکین بن میمون روایت کند.
ابوسلیمان. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) احمد یا حمدبن محمدبن ابراهیم بن خطاب البستی الخطابی. ( امام... ). او از مردم بست و از فقها و محدّثین و ادبای بارع زمان خویش بود و به بلخ میزیست. وفات وی به سال 388 هَ.ق. روی داد. او راست : کتاب غریب الحدیث. کتاب معالم السّنن. کتاب اعلام السنن. کتاب الشّجاج. کتاب اصلاح غلطالمحدّثین. کتاب العزله. کتاب شأن الدعاء. و رجوع به حمدبن سلیمان خطابی و حمدبن محمد بستی و احمدبن محمدبن ابراهیم بن خطاب شود.
ابوسلیمان. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) ادریس بن سلیمان بن ابی حفصه. یکی از افراد خاندان بنی مروان بن ابی حفصه. شاعری است از عرب و دیوان او صد ورقه است. ( ابن الندیم ).
ابوسلیمان. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) ازدی. وی از ابی یحیی حدیث شنیده است.
ابوسلیمان. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) اسحاق بن عبداﷲبن ابی فروه. محدّث است و ثقه نیست.
ابوسلیمان. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) اسماعیل الکحّال. محدّث است و ابوعبیده از او روایت کند.
ابوسلیمان.[ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) ایوب بن ابی الهند الحرانی. محدّث است و از او عبدالرحیم بن مطرف السروجی روایت کند.
ابوسلیمان. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) ایوب بن بشیر المعاوی. محدّث است.
ابوسلیمان. [اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) ایوب بن تمیم القاری. محدّث است.
ابوسلیمان. [ اَس ُ ل َ ] ( اِخ ) ایوب بن جمال. رجوع به ایوب... شود.
ابوسلیمان. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) بناکتی. رجوع به ابوسلیمان داودبن ابی الفضل شود.
ابوسلیمان. [ اَ س ُ ل َ] ( اِخ ) تیمی. از تیم اﷲ. محاربی از او روایت کند.بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
منطقی محمد بن طاهر بن بهرام سجستانی ( سیستانی ) منطقی و فیلسوف قرن چهارم ( ف . پس از سال ۳۹۱ ه . ق . ) وی با عضدو الدوله و صمصام الدوله معاصر و از اقبال و توجه امرا و وزرای آل بویه بر خوردار بوده است .
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] ابوسلیمان (ابهام زدایی). ابوسلیمان ممکن است اسم یا کنیه برای اشخاص ذیل باشد: • ابوسلیمان دارانی، عبدالرحمن بن احمد بن عطیّة عنسی دارانی، از عرفای سده ۲ ـ ۳ق• ابوسلیمان بناکتی، بَناکِتی، فخرالدین ابوسلیمان داودبن ابی الفضل محمّد، شاعر و مورخ ایرانی (متوفی ۷۳۰)• ابوسلیمان جوزجانی، جوزجانی ، ابوسلیمان موسی بن سلیمان ، محدّث و فقیه حنفی اوایل قرن سوم • ابوسلیمان خطابی، ابوسلیمان حَمْد بن محمد بن ابراهیم بن خَطّاب بُستْی، محدّث ، فقیه و لغت شناس قرن چهارم
...
...
wikifeqh: ابوسلیمان_(ابهام_زدایی)
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید