ابوسلیم

لغت نامه دهخدا

ابوسلیم. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) ابراهیم. سیزدهمین از امرای بنی مرین مراکش ( 760 - 762 هَ.ق. ).

ابوسلیم. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) اسماعیل بن الفضل بن بحرالسّقاء. محدّث است.

ابوسلیم. [اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) بکربن سلیم المدینی. محدّث است.

ابوسلیم. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) عبدبن یحیی. محدّث است. او اززهیر و شریک و از او هلال بن علاء الرّقی روایت کند.

ابوسلیم. [ اَ س ُ ل َ ] ( اِخ ) علی بن سلیم. تابعی است. اواز انس بن مالک و از او اسرائیل بن یونس روایت کند.

پیشنهاد کاربران

بپرس