ابوساسان
لغت نامه دهخدا
ابوساسان. [ اَ ] ( اِخ ) حُضَین بن المنذربن وعلة الرقاشی. تابعی است.
ابوساسان. [ اَ ] ( اِخ ) خراسانی. محدّث است و هشیم بن بشیر از او روایت کند.
ابوساسان. [ اَ ] ( اِخ )مساس یا مشاش. تابعی است و شعبه از او روایت کند.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید