دیکشنری
مترجم
بپرس
ابوحی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ابوحی. [ اَ ح َی ی ] ( اِخ ) مؤذن. او از نوبان و از او یزیدبن شریح روایت کند.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها