ابوجعفر خازن

لغت نامه دهخدا

ابوجعفر خازن. [ اَ ج َ ف َ رِ زِ ] ( اِخ ) محمدبن الحسین الصغانی الخراسانی المعروف بالخازن المکنی به ابی جعفر. یکی از بزرگترین رجال نجوم و ریاضی در نیمه اول مائه چهارم هجری. او را تألیفات عدیده در شعب مختلفه علوم مزبوره است. شرح حال او در هیچیک از کتب رجال و تواریخ دسترس نگارنده یافته نشد. تنها اشاراتی در بعض مآخذ که ذیلاً اسامی آنها مذکور خواهد شد هست که از کمال براعت او در علم و مقام بلند او در سیاست حکایت میکند. در سال 342 هَ. ق. آنگاه که میان امیرابوعلی بن محتاج چغانی سپاهدار نوح بن نصر سامانی و رکن الدوله دیلمی نزاع درگرفت ابوجعفر خازن از جانب امیر ابومنصور محمدبن عبدالرزاق طوسی که در آن وقت والی طوس و نیشابور بود برای عقد صلح مأمور شد و بمساعی وی حَسْم خلاف را عهدی منعقد گشت و از شرائط اینکه رکن الدوله سالیانه دویست هزار دیناربپادشاه سامانی بپردازد. ابن الندیم گوید او از فضلای ریاضیون و علمای هندسه است و او راست : کتاب زیج الصفائح و کتاب المسائل العددیه و قفطی در تاریخ الحکما آورده است که او خبیر به حساب و هندسه و تسییر و عالم به ارصاد و عمل بدان و بزمان خویش مشهور فن خود بود و او را تصانیفی است از جمله کتاب زیج الصفائح و آن بزرگوارترین کتاب و زیباترین تصنیف در این نوع باشد و در مورد دیگر ابن الندیم از کتب او شرح کتاب اصول هندسه اقلیدس را نام برده است و در جای دیگر میگوید ابوزید بلخی شرح صدر کتاب السماء و العالم ارسطو را به نام او کرده است و حاجی خلیفه در کشف الظنون تفسیر مقاله عاشره اقلیدس را نیز به ابوجعفر خازن منتسب میکند و نیز در باب علم الجبر و المقابله می آورد: قال الفاضل عمربن ابراهیم الخیامی ان احد المعانی التعلیمیه من الریاضی هو الجبرو المقابله و فیه مایحتاج الی اصناف من المقدّمات مُعتاصةً جدّاً متعذّر حَلها. امّا المتقدمون فلم یصل الینا منهم کلام فیها، لعلهم لم یتفطنوا لها بعد الطلب و النظر او لم یَضطر البحث الی النظر فیها او لم ینقل الی لساننا کلامهم و امّا المتأخّرون فقد عن لهم تحلیل المقدمة الّتی استعملها ارشمیدس فی الرابع من َ الثانیة فی الکرة و الاسطوانة بالجبر. فتأدّی الی کتاب ( کذا ) و اموال و اعدادمتعادلة فلم یتفق له حلها بعدَ ان انکر فیها ملیا. فجزم بأنه ممتنع حتی تَبعه ُ ابوجعفر الخازن و حلها بالقطوع المخروطیه. ثم افتقر بعده جماعة من المهندسین الی عدة اصناف منها فبعضهم حل البعض - انتهی. ابوحیان توحیدی در مقابسات شرح ذیل را نقل میکند: حدثنا ( ابوسلیمان السجستانی ) یوماً قال اجتزت بالری متوجهاً الی سجستان سنة من السنین و کان بها ابوجعفر الخازن فزرته قاضیاً لحقه و سنّه و لمّا انصرفت اتبعنی برقعه یصبحها ( کذا ) یروی فی الرقعة: بسم اﷲ الرحمن الرحیم من استحقر فی قضاء حقوق الاخوان مایبلغه عاجل الاستطاعة فقد عرضها للتقصیر والاضاعه لأن الایّام لاتکاد تسعف بکل المراد و لاتزول من عادتها فی الفساد. از آنچه گفتیم عظمت قدر ابوجعفر در علوم ریاضی آشکار میشود و نیز چنین بنظر می آید که صاحب ثروت و مقامی نیز بوده است و عمری طویل یافته و در آخر عمر یا تمام آن در ری میزیسته و ظاهراً مولد او در اواخر قرن سوم هجری و وفات او در نیمه اول مائه چهارم بوده است.

فرهنگ فارسی

یکی از بزرگترین رجال نجوم و ریاضی در نیمه اول مائه چهارم هجری

دانشنامه آزاد فارسی

ابوجعفر خازن ( ـ۳۵۰ تا ۳۶۰ق)
ریاضی دان و اخترشناس ایرانی. بیشتر زندگی خود را در ری گذراند و در دستگاه رکن الدوله دیلمی صاحب مقام بود. در ساختن ابزار و آلات نجومی و به کاربردن آن ها مهارت کامل داشت. بیرونی از رصدی که در حضور او در ۳۴۸ق در شهر ری انجام شد، سخن گفته است. عمر خیام هم در کتاب جبر و مقابله خود از معادله درجه سومی که ابوجعفر می خواسته حل کند، یاد کرده است. برخی از آثار او عبارت اند از تفسیر مقاله دهم کتاب هندسه اقلیدس؛ رساله ای در مثلثات؛ حل مسائل عددی و تفسیر کتاب مجسطی بطلمیوس در علم نجوم.

پیشنهاد کاربران

بپرس