ابوالفتیان

لغت نامه دهخدا

ابوالفتیان. [ اَ بُل ْ ف ِت ْ ] ( اِخ ) ابن حیوس. رجوع به ابوالفتیان محمدبن سلطان... شود.

ابوالفتیان.[ اَ بُل ْ ف ِت ْ ] ( اِخ ) محمدبن سلطان بن محمدبن حیوس بن محمدبن المرتضی بن محمدبن هیثم بن عدی بن عثمان الغنوی ملقب به صفی الدوله مدعو به امیر. و این شهرت از آنروست که پدر او از امرای مغرب بوده است. او یکی از شعرای شامی و صاحب دیوانی بزرگ است و مدح عده ای از ملوک اکابر گفته و جوائز و صلات یافته است و وی را در حق آل مرداس مدایح بسیار است. او در شوال سال 464 هَ. ق. بحلب شد و بخدمت آل مرداس پیوست. ولادت وی به سال 394 به دمشق و وفات 473 هَ. ق. در حلب بوده است و او شیخ ابن خیاط است و شهرت دیگر وی ابن حیوس است.

پیشنهاد کاربران

بپرس