ابوالصباح
لغت نامه دهخدا
ابوالصباح. [ اَ بُص ْ ص َ ] ( اِخ ) انصاری. و او را ابوالضیاح نیز گفته اند. رجوع به ابوالضیاح شود.
ابوالصباح. [ اَ بُص ْ ص َ ] ( اِخ ) سعدان بن سالم الأیلی. از روات حدیث است.
ابوالصباح. [ اَ بُص ْ ص َ ] ( اِخ ) سعیدبن سعید. از روات حدیث است.
ابوالصباح. [ اَ بُص ْ ص َ ] ( اِخ ) سلیمان بن بشیر. از روات حدیث است.
ابوالصباح. [ اَ بُص ْ ص َ ] ( اِخ ) عبدالغفور واسطی. از روات حدیث است.
ابوالصباح. [ اَ بُص ْ ص َ ] ( اِخ ) عیسی بن سوادةالنخعی. از او اسماعیل بن ابی خالد روایت کند.
ابوالصباح. [ اَ بُص ْ ص َ ] ( اِخ )محمّدبن سمیر. از او عبدالرحمن بن شریح روایت کند.
ابوالصباح. [ اَ بُص ْ ص َ ] ( اِخ ) موسی بن ابی کثیر. تابعی است و ثوری از او روایت کند.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید