ابوالسعود

لغت نامه دهخدا

ابوالسعود. [ اَ بُس ْ س ُ ] ( اِخ ) ( مولی... ) او راست : نهایةالأمجاد. ( کشف الظنون ).

ابوالسعود. [ اَ بُس ْ س ُ ] ( اِخ ) از متأخرین شعرای مصر. مولد او به سال 1245 هَ. ق. معاصر محمدعلی پاشا. و او تاریخ حیات محمدعلی را بنظم کرده است.

ابوالسعود. [ اَ بُس ْ س ُ ] ( اِخ ) ابن الشرف یحیی بن احمدبن ابی السعودبن تاج الدین ابی السعودبن القاضی الجمال محمدبن احمد صفی الدین بن محمدبن روزبه کازرونی. یکی از بزرگان علمای شافعی بمائه یازدهم. مولد او مدینه طیبه به سال 980 هَ. ق.در خلاصةالأثر آمده است : او فاضلی صاحب همت بلند و نفس مطمئنه و محاضره لطیفه و جاه عریض و خداترس و ازبیشتر امور دنیا محترز و قانع و عفیف بود. و از قبول مناصبی عالی که بوی عرضه شد سر باززد و شوقی مفرط به استنساخ کتب داشت و هیچ فرصت را ضایع نمی گذاشت و از اینرو کتب بسیاری بخط خویش گرد کرد و قرآن کریم را بقراآت و بعض کتب فقهیه و اصلین و الفیه ابن مالک و شاطبیّه و رجبیّه و بعض کتابهای دیگر را از بر داشت و کتاب منهاج و شرح آن را نزد عم خویش محمد تقی کازرونی بخواند و هم از حسین سمرقندی و عبدالملک عصامی و احمدبن منصور و عبدالرحمن خیاری علوم مختلفه فراگرفت. سپس خود بافاده و تدریس پرداخت. و او را در نظم و نثر ید طولی بود و کتابی «التذکره » کرد و علی بن عزالدین حنبلی را بر آن کتاب تقریظی منظوم است. وفات ابوالسعود به ذی الحجه سال 1058 هَ. ق. بمدینه طیبه و مدفن او گورستان بقیع است جنب مزار ابراهیم بن رسول اﷲ صلوات اﷲ علیه. ( نقل باختصار به معنی از نامه دانشوران ). رجوع به ج 2 نامه دانشوران ص 377 شود.

ابوالسعود. [ اَ بُس ْ س ُ ] ( اِخ ) ابن محمدبن علی الکنفانی. او شاگرد محمد مغربی تونسی است و شرح ناتمام شیخ محمد را بر مقامات حریری از مقامه بیست وپنجم تا آخر کامل کرد و به سال 966 هَ. ق. بپایان رسانید.

ابوالسعود. [ اَ بُس ْ س ُ ] ( اِخ ) ابن محمد عمادی کردی. فقیهی از حنفیه از قبائل کرد. او یکی از بزرگترین علمای دولت عثمانی بشمار است و اصل او از عمادیه کردستان است. پدر وی محمد نیز از علما بود. وی در اول نزد پدر خویش و سپس در مدارس روحانی اسلامبول نزد علمای آنجا کسب علم و معرفت کرد و در سال 944 هَ. ق. بمنصب قاضی عسکری روملی رسید و به سال 952 هَ. ق. در زمان سلطان سلیمان قانونی مقام شیخ الاسلامی بدو مفوض گشت و تا پنجم جمادی الأولی 982 هَ. ق. تاریخ وفات او بدان مقام ببود و در هشتادوهفت سالگی بدرود حیات گفت و در جوار ابوایوب خالدبن یزید انصاری صحابی دفن شد. او را تألیفات بسیار است از جمله کتاب تفسیری بزرگ به نام «ارشادالعقل السلیم الی مزایا الکتاب الکریم » و این تفسیر در حاشیه تفسیر امام فخر در اسلامبول و هم به مصر به طبع رسیده است. گویند مقرری روزانه او سیصد آقچه بود و چون بتألیف این تفسیر پرداخت سلطان وقت آنرا بروزی پانصد و سپس به ششصد آقچه رسانید. و دیگر از کتب اوست : کتاب حسم الخلاف فی المسح علی الخفاف.کتاب ثواقب الأنظار فی اوائل منارالأنوار. غمزات الملیح تعلیقة علی التلویح للتفتازانی. تلویح شرع تنقیح الأصول. بضاعةالقاضی فی الصکوک. تعلیقة علی کتاب البیع من الهدایة للمرغینانی. معاقدالطراز رسالة فی وقف النقود و فی جوازه. موقف العقول فی وقف المنقول. فتاوی اورا محمدبن احمد معروف به توزن زاده و عده کثیر دیگرگرد کرده اند. او را قصیده ای است میمیّه و بحثی با فاضل تاشکندی در استعاره تمثیلیّه این آیه : اولئک علی هدی من ربّهم و اولئک هم المفلحون. ( قرآن 5/2 ). ابوالسعود را به زبان مادری خویش فارسی و هم عربی و ترکی اشعار هست و یکی از شوارع اسلامبول او موسوم است.

پیشنهاد کاربران

بپرس