ابوالخیر

/~abolxeyr/

لغت نامه دهخدا

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) نام قریه ای بجنوب فارس بر ساحل خلیج بجنوب غربی بندر بوشهر.

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) ( میرزا... ) رجوع به حبیب السیر ج 2 ص 259 شود.

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) پدر ابوسعید فضل اﷲبن ابی الخیر است.

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) ابن ابی السعودبن ظهیره شافعی مکی ، ملقب به قطب الدین. در اواخر مائه نهم و اوائل دهم هجری میزیست. او راست : جامعةالجواهر در مطلع کواکب ثابته و آن منظومه ای در بحر رجز است در 77 بیت که بسال 905 هَ. ق. نظم کرده است.

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) ابن ابی سلیمان داودبن متی بن ابی المعین بن ابی فانه. طبیب مسیحی. او فرزند کهتر ابوسلیمان و در بیت المقدس از اطبای خاصه ملک نصارای آنجا بود و پس از فتح بیت المقدس با پدر و برادران دیگر در سلک طبیبان سلطان صلاح الدین ایوبی درآمده است.

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) ابن ابی الفرج بن ابی الخیر. رجوع به ابوالفرج نصرانی... شود.

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) ابن جزری محمدبن محمد.رجوع به ابن جزری شمس الدین ابوالخیر محمد... شود.

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) ابن خمار. رجوع به ابن خمار ابوالخیر حسن بن سوار شود.

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) ابن ززی. محدث است.

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) ابن شراره ماول. رجوع به ماول ابوالخیر شود.

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) ابن عطار. رجوع به ابن عطارابوالخیر، و رجوع به نامه دانشوران ج 1 ص 222 شود.

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) احمدبن اسماعیل بن یوسف الطالقانی القزوینی الشافعی. مدرس نظامیه بغداد. رجوع به احمد... شود.

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) احمدبن محمدبن عبدالسلام الشافعی. رجوع به احمد... شود.

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) احمدبن مصطفی طاش کبری ̍زاده. رجوع به طاش کبری ̍زاده شود.

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) احمدبن محمدبن میمون. او پس از سلیمان بن حسن بن مخلد وزارت متقی خلیفه عباسی یافت و وزارت او دیری نکشید. رجوع به تجارب السلف ص 219 شود.

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) اسماعیل بن یوسف قزوینی. رجوع به اسماعیل... شود.

ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] ( اِخ ) انباری. رجوع به سلامةبن عبدالباقی بن سلامة النحوی الضریر شود.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

یکی از کبار مشایخ صوفیه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابوالخیر (ابهام زدایی). ابوالخیر ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • ابوالخیر طالقانی، ملقب به رضی الدین، فقیه ، محدث، مفسر و واعظ شافعی اشعری• ابوالخیر اقطع تیناتی، حمّاد (یا عباد) بن عبدالله، از عرفای سده ۴ هجری قمری• ابوالخیر اشبیلی ، ملقب به شجار، از دانشمندان برجسته در کشاورزی• ابوسعید ابوالخیر، عارف بنام خراسانی، منسوب به میهنه، از قرای مشهور خاوران در میانه سرخس و ابیورد
...

دانشنامه عمومی

ابوالخیر (دزپارت). ابوالخیر، روستایی در دهستان دنباله رود جنوبی بخش قارون شهرستان دزپارت در استان خوزستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۱۹۴ نفر ( ۴۷ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس ابوالخیر (دزپارت)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس