لغت نامه دهخدا
ابوالبشر. [ اَ بُل ْ ب َ ش َ ] ( اِخ ) کنیت ابن مقفع ساویروس اسقف.
ابوالبشر. [ اَ بُل ْ ب َ ش َ ] ( اِخ ) پهلوان بن شهرمزن بن محمدبن بیوراسف الیزدی دجّال کذّاب. و حافظ گوید: زعم انه سمع من شخص لایعرف ، بعد السبعین و خمسماءة صحیح البخاری قال اخبرنا الداودی. فانظر الی هذه الوقاحة. صاحب تاج العروس گوید اسم و نسب او را در آخر شرح مصابیح بغوی بخط مؤلف دیدم.
ابوالبشر. [ اَ بُل ْ ب َ ش َ ] ( اِخ ) عبدالاَّخر. محدث است.
فرهنگ فارسی
عبدالاخر محدث است
( پدر انسان ) کنیه حضرت آدم پدر بشر است ٠
فرهنگ عمید
۲. کنیۀ حضرت آدم.
پیشنهاد کاربران
آدم با حروف لاتین Adam با تلفظ آدام به زبان های غربی در اصل و ریشه یعنی در زبان و فرهنگ قوم سومر یک بینش و باور حقیقی با محتوا و معنای زیر بوده: دَم آسمانی که در کلیه جهات مکانی و بیمکانی بسوی بیکرانی و بیشماری و در طول زمان و بیزمانی بسوی آینده های بی پایان گرمای زندگی بخش آن هرگز به سردی نمی گراید و شعله های آتش آن خاموش نمی شوند. کلمه آدم قبل از پیدایش نوح موجود بوده و والدین وی نام فرزند خود را در رقابت با آن بینش و باور قدیمی به شکل نوآه ( Noah ) انتخاب نموده که به معنای آه یا دَم نو بوده و می باشد. حوا با حروف لاتین Eva با تلفظ اِوا به زبان های غربی در اصل و ریشه بصورت اوَه تلفظ و بیان میشده که ضمیر سوم شخص مفرد موئنث بوده در مقایسه با ضمیر سوم شخص مفرد مذکر یعنی او. بهر حال امروز و آینده هر فرد انسانی می تواند ( اگر بخواهد ) بسوی گذشته به خط وجودی یا سلسله اجدادی خود به چهار روش زیر نگاهی بیندازد و ببیند که این خط و سلسله تا کجا پیش میرود و کی ختم میگردد.
... [مشاهده متن کامل]
الف - روش کلامی در قالب کلمات به شکل : من، پدر و مادر، پدران و مادر بزرگان، پدران و مادران پدر بزرگان و مادر بزرگان . . . . . الا آخر تا حالت آفرینش اولیه ملکوتی یا آسمانی.
ب - روش عددی در قالب اعداد به شکل : ۱، ۲، ۴، ۸، ۱۶ ، . . . . الا آخر تا M.
پ - روش توانی یا تصاعدی بر پایه عدد دو به شکل:
۲ بتوان ۰ ، ۲ بتوان ۱ ، ۲ بتوان ۲ ، ۲ بتوان ۳ ، ۲ بتوان ۴، . . . . . و الا آخر تا ۲ بتوان n.
M و ۲ بتوان n مساوی اند و هردو مجهول و هیچ فرد انسانی نمی تواند مقدایر M و n را کشف کند. در این زمینه می توان گفت که فقط خدا به قدر یا اندازه آنها علم و آگاهی کامل دارد.
این سه روش یکی کلامی و دو تا ریاضی به ما می آموزند که جمعیت انسان بسوی گذشته افزایش می یابد.
ت - روش واقعی به ما می آموزد که جمعیت انسان بسوی گذشته کاهش می یابد.
نکته بسیار جالب و جذاب و قابل توجه اینست که هر کدام از این چهار روش حقیقت را بیان میکنند، اما نتیجه سه روش اول معکوس نتیجه روش آخر می باشد. حال چگونه می توان این تناقض را حل و رفع نمود؟
به بیانی دیگر هر فرد انسانی میتواند سوال زیر را برای خود طرح نماید و سعی کند به آن تا حد توان قوای ادراکی فهم و عقل یک پاسخ معقول و منطقی ارائه دهد: آیا خط وجودی من بسوی گذشته در قدم اول به دو خط ( پدر و مادر ) و در قدم دوم به چهار تا و در قدم سوم به هشت تا و در قدم چهارم به شانزده خط و الا آخر تا رسیدن به حالت آفرینش اولیه تجزیه و تحلیل میگردد یا اینکه بصورت یک خط مستقیم و مستقل از همه چیز و همه کس به آن حالت میرسد و در آنجا به نفس آدم ( بدون نفس حوا ) می پیوندد و ختم میگردد؟
در پایان یک سوال عام که هر فرد انسانی میتواند آنرا برای خود طرح نماید: آیا من قبل از آشنائی والدینم و ازدواج آنها و قبل از آمیزش جنسی آندو با هم و بسته شدن نطفه در رحم مادر، وجود داشته ام یا نه؟ اگر وجود داشته ام، آنگاه موجودیتم چگونه و کجا و از چه نوع زندگی برخوردار بوده است؟ آیا در برزخ ( نزولی ) بسر می برده و سپس در موعود مقرر و از پیش تعیین شده وارد این دنیا گردیده ام، یا اینکه اصلا وجود نداشته ام بلکه فقط در لحظه بسته شدن نطفه موجودیت پیدا کرده یا به وجود آمده ام؟ آیا منِ من در لحظه بسته شدن نطفه از لحاظ ژنتیکی از ترکیب نیمی از منِ پدر و نیمی از منِ مادر تولید گردیده ؟ یا من های فرزندان و والدین مستقل و جدا از هم در ازل آفریده شده اند؟
من معتقدم که دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوا دو افسانه خیالی - اوهامی بیش نمی باشند و محتوای آنها از طرف خدا و به امر و خواست وی در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ابلاغ نگردیده است.
... [مشاهده متن کامل]
الف - روش کلامی در قالب کلمات به شکل : من، پدر و مادر، پدران و مادر بزرگان، پدران و مادران پدر بزرگان و مادر بزرگان . . . . . الا آخر تا حالت آفرینش اولیه ملکوتی یا آسمانی.
ب - روش عددی در قالب اعداد به شکل : ۱، ۲، ۴، ۸، ۱۶ ، . . . . الا آخر تا M.
پ - روش توانی یا تصاعدی بر پایه عدد دو به شکل:
۲ بتوان ۰ ، ۲ بتوان ۱ ، ۲ بتوان ۲ ، ۲ بتوان ۳ ، ۲ بتوان ۴، . . . . . و الا آخر تا ۲ بتوان n.
M و ۲ بتوان n مساوی اند و هردو مجهول و هیچ فرد انسانی نمی تواند مقدایر M و n را کشف کند. در این زمینه می توان گفت که فقط خدا به قدر یا اندازه آنها علم و آگاهی کامل دارد.
این سه روش یکی کلامی و دو تا ریاضی به ما می آموزند که جمعیت انسان بسوی گذشته افزایش می یابد.
ت - روش واقعی به ما می آموزد که جمعیت انسان بسوی گذشته کاهش می یابد.
نکته بسیار جالب و جذاب و قابل توجه اینست که هر کدام از این چهار روش حقیقت را بیان میکنند، اما نتیجه سه روش اول معکوس نتیجه روش آخر می باشد. حال چگونه می توان این تناقض را حل و رفع نمود؟
به بیانی دیگر هر فرد انسانی میتواند سوال زیر را برای خود طرح نماید و سعی کند به آن تا حد توان قوای ادراکی فهم و عقل یک پاسخ معقول و منطقی ارائه دهد: آیا خط وجودی من بسوی گذشته در قدم اول به دو خط ( پدر و مادر ) و در قدم دوم به چهار تا و در قدم سوم به هشت تا و در قدم چهارم به شانزده خط و الا آخر تا رسیدن به حالت آفرینش اولیه تجزیه و تحلیل میگردد یا اینکه بصورت یک خط مستقیم و مستقل از همه چیز و همه کس به آن حالت میرسد و در آنجا به نفس آدم ( بدون نفس حوا ) می پیوندد و ختم میگردد؟
در پایان یک سوال عام که هر فرد انسانی میتواند آنرا برای خود طرح نماید: آیا من قبل از آشنائی والدینم و ازدواج آنها و قبل از آمیزش جنسی آندو با هم و بسته شدن نطفه در رحم مادر، وجود داشته ام یا نه؟ اگر وجود داشته ام، آنگاه موجودیتم چگونه و کجا و از چه نوع زندگی برخوردار بوده است؟ آیا در برزخ ( نزولی ) بسر می برده و سپس در موعود مقرر و از پیش تعیین شده وارد این دنیا گردیده ام، یا اینکه اصلا وجود نداشته ام بلکه فقط در لحظه بسته شدن نطفه موجودیت پیدا کرده یا به وجود آمده ام؟ آیا منِ من در لحظه بسته شدن نطفه از لحاظ ژنتیکی از ترکیب نیمی از منِ پدر و نیمی از منِ مادر تولید گردیده ؟ یا من های فرزندان و والدین مستقل و جدا از هم در ازل آفریده شده اند؟
من معتقدم که دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوا دو افسانه خیالی - اوهامی بیش نمی باشند و محتوای آنها از طرف خدا و به امر و خواست وی در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ابلاغ نگردیده است.
ادم
سلیم
ابوالبشر: واژه ای اربی ست که اگر از دید آیینی بنگریم فرنام حضرت آدم ست ولی برخی پا را هم فراتر گذاشته اند و به دانشمندانی مانند خاجه نصیرالدین طوسی هم همین فرنام را داده اند که همگونی با او ندارد!!!
... [مشاهده متن کامل]
اگر به حضرت آدم به دید نخستین پیامبر نه نخستین آدمیزاد روی زمین بنگریم ابوالبشر به نخستین آدم هست شده در روی زمین گفته می شود که از دید دانشمندان و پژوهشگران هنوز ناشناخته ست گفته می شود.
ابوالبشر: واژه ای اربی ست که اگر از دید آیینی بنگریم فرنام حضرت آدم ست ولی برخی پا را هم فراتر گذاشته اند و به دانشمندانی مانند خاجه نصیرالدین طوسی هم همین فرنام را داده اند که همگونی با او ندارد!!!
... [مشاهده متن کامل]
اگر به حضرت آدم به دید نخستین پیامبر نه نخستین آدمیزاد روی زمین بنگریم ابوالبشر به نخستین آدم هست شده در روی زمین گفته می شود که از دید دانشمندان و پژوهشگران هنوز ناشناخته ست گفته می شود.
برنامه تون فوق العاده ست
پدر بشریت