ابوالاشدین

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] ابوالأشدّین. این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است
کلدة بن اسید بن خلف جمحی قریشی از دشمنان تنومند و سرسخت پیامبر صلی الله علیه و آله.
کنیه و نام او به اختلاف آمده است. منابعِ نسب شناختی، کنیه او را «ابوالاشدین» آورده اند؛ ولی در منابع تفسیری، ابوالأشد، ابوالأسد، ابوالأسود و نام او أسید بن کلدة آمده که گویا در استنساخ ها تغییر یافته است.
وی از آن رو به این کنیه خوانده شد که مردی دلیر، نیرومند، مغرور و بسیار تنومند بود. چنان که نوشته اند: روی چرم عکاظی می ایستاد و برای کسانی که چرم را از زیر پایش بیرون بکشند، جایزه تعیین می کرد.
ده مرد نیرومند با هم و با تمام نیرو چنان چرم را می کشیدند که پاره پاره می شد ولی از زیر پای او بیرون نمی آمد. این مطلب اغراق آمیز است؛ اما زورمندی او را نشان می دهد.
ابوالاشدّین از دشمنان سرسخت پیامبر صلی الله علیه و آله بود و در این راه از مال و جان و آبرویش بسیار مایه گذاشت و حتی یک بار با پرتاب نیزه ای درصدد کشتن حضرت برآمد که ناکام ماند. او پیوسته قریش را با رفتار و گفتار خود به پایداری در مقابل پیامبر و مبارزه با وی تشویق می کرد و چون رسول خدا صلی الله علیه و آله سران قریش را از عذاب دردناک دوزخ و نوزده مأمور (سوره مدثر/74، 30 و 31) آن خبر داد.

[ویکی فقه] ابوالأشدّین کلدة بن اسیدبن خلف جمحی قریشی از دشمنان تنومند و سرسخت پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم- بود.
کنیه و نام ابو الاشدین به اختلاف آمده است. منابعِ نسب شناختی، کنیه او را «ابوالاشدین» آورده اند ولی در منابع تفسیری، ابوالأشد، ابوالأسد، ابوالأسود و نام او أسیدبن کلدة آمده که گویا در استنساخ ها تغییر یافته است. وی از آن رو به این کنیه خوانده شد که مردی دلیر، نیرومند، مغرور و بسیار تنومند بود. چنان که نوشته اند: روی چرم عکاظی می ایستاد و برای کسانی که چرم را از زیر پایش بیرون بکشند، جایزه تعیین می کرد. ده مرد نیرومند، با هم و با تمام نیرو چنان چرم را می کشیدند که پاره پاره می شد؛ ولی از زیر پای او بیرون نمی آمد. این مطلب اغراق آمیز است؛ امّا زورمندی او را نشان می دهد. ابوالاشدّین از دشمنان سرسخت پیامبر -صلی الله علیه وآله وسلم- بود و در این راه از مال و جان و آبرویش بسیار مایه گذاشت و حتّی یک بار با پرتاب نیزه ای درصدد کشتن حضرت برآمد که ناکام ماند. او پیوسته قریش را با رفتار و گفتار خود به پایداری در مقابل پیامبر و مبارزه با وی تشویق می کرد و چون رسول خدا - صلی الله علیه وآله وسلم- سران قریش را از عذاب دردناک دوزخ و نوزده مأمور آن خبر داد، وی پیروزی بر نگهبانان دوزخ را وعده داد و چون به نیروی خود مغرور بود، بدان شرط با پیامبر کشتی گرفت که اگر مغلوب شود، اسلام را بپذیرد؛ ولی با آن که شکست خورد، مسلمان نشد و سرانجام کافر از دنیا رفت. بیش از این از شرح حال وی اطلاعی در دست نیست.
ابواالاشدین در شأن نزول
۱. به گفته مفسّران چون آیات ۱۸ تا ۳۰ سوره مدثر نازل و ابلاغ شد، ابوجهل در میان قریش فریاد کرد که مادرانتان به عزایتان بنشینند! از ابن ابی کبشه (پیامبر) شنیدم که نگهبانان دوزخ نوزده نفرند. شما دلاوران عرب هستید. آیا هر ده تن از شما حریف یکی از آنان نخواهد شد؟ ابوالأشدّین با استهزای کلام الهی گفت: نگهبانان دوزخ را به من بسپارید. به تنهایی از عهده آنان برمی آیم و شما می توانید به بهشت بروید. به نقل روایات دیگر، هفده یا ده تن به عهده من، و دیگران به عهده شما. گفته اند: خداوند در پاسخ ابوالأشدّین که گمان داشت نگهبانان دوزخ بشرند، آیه «وَ ما جَعَلنا أَصحبَ النّارِ إلاّ مَلئکةً و ما جَعَلنا عِدَّتَهم إلاَّ فِتنةً لِلَّذینَ کَفرُوا...» را فرو فرستاد و اعلام داشت که آنان ملائکه هستند و نوزده تن بودن آنان، آزمونی برای کافران است. شاید از آن جهت آزمون است که هر عددی می بود، کافران به آن ایراد می گرفتند. ۲. در همین زمینه از عکرمه نیز نقل است که آیه ۵ سوره طارق (فَلیَنظُرِ الإنسنُ ممَّ خُلِقَ. انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است) درباره ابوالأشدّین نازل شده؛ زیرا او به نیرو و قوّت خود بسیار مغرور بود و ادّعا داشت که از عهده نگهبانان دوزخ برمی آید. ۳. قرطبی و آلوسی بر پایه روایتی، آیه ۱۱ سوره صافات را درباره ابوالاشدین دانسته اند؛ زیرا فقط او به نیرومندی و تنومندی خود بسیار می بالید:«فَاستفتِهم أَهُم أَشدُّ خَلقاً أم مَّن خَلَقنا إنّا خَلَقنهم مِن طین لازب. از مشرکان بپرس که آیا آفرینش آنان سخت تر است یا آفرینش آن چه ( آسمان ، زمین ، فرشتگان، تنومندان پیشین) ما آفریدیم. ما آنان را از گلی چسبنده آفریدیم.» ۴. قرطبی براساس نقلی، آیه ۶ سوره انفطار را درباره ابوالأشدّین دانسته است :«یأیّها الإنسنُ ما غَرَّکَ بِربِّکَ الکَریمِ. ای انسان! چه چیزی تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخت؟» امّا خود، نزول آیه را در شأن دیگری می داند. ۵ . برخی، آیات ۴ تا ۶ سوره بلد (لَقَد خَلَقنا الإنسنَ فی کَبَد • أَیَحسبُ أَن لَّن یَقدِرَ عَلیهِ أَحدٌ • یَقولُ أَهلَکتُ مالا لُبَداً) را درباره ابوالأشدّین دانسته اند که گمان می کرد هیچ کس بر او پیروز نمی شود و به دروغ مدعی بود که در راه دشمنی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) دارایی بسیاری خرج کرده است.

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است
کلدة بن اسید بن خلف جمحی قریشی از دشمنان تنومند و سرسخت پیامبر صلی الله علیه و آله.
کنیه و نام او به اختلاف آمده است. منابعِ نسب شناختی، کنیه او را «ابوالاشدین» آورده اند؛ ولی در منابع تفسیری، ابوالأشد، ابوالأسد، ابوالأسود و نام او أسید بن کلدة آمده که گویا در استنساخ ها تغییر یافته است.
وی از آن رو به این کنیه خوانده شد که مردی دلیر، نیرومند، مغرور و بسیار تنومند بود. چنان که نوشته اند: روی چرم عکاظی می ایستاد و برای کسانی که چرم را از زیر پایش بیرون بکشند، جایزه تعیین می کرد.
ده مرد نیرومند با هم و با تمام نیرو چنان چرم را می کشیدند که پاره پاره می شد ولی از زیر پای او بیرون نمی آمد. این مطلب اغراق آمیز است؛ اما زورمندی او را نشان می دهد.
ابوالاشدّین از دشمنان سرسخت پیامبر صلی الله علیه و آله بود و در این راه از مال و جان و آبرویش بسیار مایه گذاشت و حتی یک بار با پرتاب نیزه ای درصدد کشتن حضرت برآمد که ناکام ماند. او پیوسته قریش را با رفتار و گفتار خود به پایداری در مقابل پیامبر و مبارزه با وی تشویق می کرد و چون رسول خدا صلی الله علیه و آله سران قریش را از عذاب دردناک دوزخ و نوزده مأمور (سوره مدثر/74، 30 و 31) آن خبر داد.
وی پیروزی بر نگهبانان دوزخ را وعده داد و چون به نیروی خود مغرور بود، بدان شرط با پیامبر کشتی گرفت که اگر مغلوب شود، اسلام را بپذیرد؛ ولی با آن که شکست خورد، مسلمان نشد و سرانجام کافر از دنیا رفت. بیش از این از شرح حال وی اطلاعی در دست نیست.
محمد الله اکبری، دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد 1، صفحه 597-599.

[ویکی فقه] ابوالاشدین (قرآن). ابوالاشدین، کلدة بن اسید جمحی قریشی از دشمنان سرسخت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم است.
برخی مفسران آیه ۳۱ مدثر را در پاسخ استهزای او درباره نگهبانان جهنم و همچنین آیه ۶ انفطار و آیات ۴ و ۵ بلد را درباره غرور وی دانسته اند.

پیشنهاد کاربران

آورده اند که ابوالاشدین مر صدیق رضی الله عنه را گفت زیان کردی ای ابابکر رض که دین پدران را بگذاشتی و از عبادت بتان دست بازداشتی جواب داد که زیانکار نباشد آنکه سخن خدا و رسول شنود و عمل خیر بجای آرد بلکه زیانکار آن است که بت پرستد و متابعت شیطان کند حق سبحانه موافقت سخن صدیق را این سورة فرستاد که وَالعَصرِ
...
[مشاهده متن کامل]

تفسیر حسینی
ترجمه از حضرت شاه ولی الله محدث دهلوی
تفسیر از حضرت ملا حسین واعظ کاشفی

بپرس