ابواسحاق سلامی

لغت نامه دهخدا

ابواسحاق سلامی. [ اَ اِ ق ِ س َ ] ( اِخ ) ابراهیم بن نصر ظهیرالدین. فقیه شافعی. از علمای موصل. در موطن خود فقه آموخت آنگاه به بغداد رفت و چندی بدانجا اقامت گزید سپس بموصل بازگشت و مدتی قاضی سلامیه قصبه ای نزدیک موصل بود و بدین مناسبت او را سلامی نیز گویند. ابواسحاق شاعری استاد بود و اشعار او در کتب ادبا بسیار آمده است. وفات وی به سال 610 هَ. ق. بوده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس