دیکشنری
مترجم
بپرس
ابو کاسب
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ابوکاسب. [ اَ س ِ ] ( ع اِ مرکب ) گرگ. ذئب. سرحان. سید. بچکم. ابوسرحان.
فرهنگ فارسی
گرگ
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها