دیکشنری
مترجم
بپرس
ابو واسع
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ابوواسع. [ اَ بو س ِ ] ( ع اِ مرکب ) ثرید. ترید. ( المرصع ). اشکنه.
فرهنگ فارسی
اشکنه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها