ابو رقاد

لغت نامه دهخدا

ابورقاد. [ اَ رُ ] ( اِخ ) شُوَیس بن حیاش.محدث است و راوی خطبه مشهوره عتبةبن غزوان است.

ابورقاد. [ اَ رُ ] ( اِخ ) شیخی از نخع.محدث است. او از علقمه و علقمه از علی روایت کند.

ابورقاد. [ اَ رُ ] مولی [ کذا ] ( اِخ ) او از حذیفه و از او زرّبن حبیش روایت کند. ( کتاب الکنی للبخاری ).

فرهنگ فارسی

محدث است

پیشنهاد کاربران

بپرس