ابو رفاعه
لغت نامه دهخدا
ابورفاعه. [ اَ رِ ع َ ] ( اِخ ) عبدالقاهربن شعیب. محدث است و زیدبن حباب از او روایت کند.
ابورفاعه. [ اَ رِ ع َ ] ( اِخ ) العدوی تمیم بن اسد. صحابی است. به سال 44 هَ. ق. در کابل کشته شد.
ابورفاعه. [ اَرِ ع َ ] ( اِخ ) عمارةبن وثیمةبن موسی بن الفرات الوشاء الفارسی الفسائی. محدث و مورخ. مولد او به مصر بوده و289 هَ. ق. درگذشته است. او راست : کتاب تاریخ.
ابورفاعه. [ اَ رِ ع َ ] ( اِخ ) مطیع. صحابی است.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید