ابو رزین
لغت نامه دهخدا
ابورزین. [ اَرَ ] ( اِخ ) صحابی است و پدر عبداﷲبن ابی رزین است.
ابورزین. [ اَ رَ ] ( اِخ ) باهلی. محدث است. او از مالک و موسی بن یعقوب از وی روایت کند.
ابورزین. [ اَ رَ ] ( اِخ ) سلیمان بن قنة. محدث است.
ابورزین. [ اَ رَ ] ( اِخ ) عقیلی لقیطبن عامر یا لقیطبن صبرةبن المنتفق. یکی از صحابه کرام است.
ابورزین. [ اَ رَ ] ( اِخ ) مسعودبن مالک. مولی ابن وائل شقیق بن سلمه. محدث است.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید