ابهال

لغت نامه دهخدا

ابهال. [ اِ ] ( ع اِ )بی شبان یا بی پستان بند یا بی مهار و بی نشان گذاشتن اشتر را تا بچرد هر جا که خواهد. ( منتهی الارب ). || بر مراد خود گذاشتن و آزاد کردن کسی را یا آنکه آزاد کردن معنی ابهال است و گذاشتن بر مراد معنی بهل. || بی پستان بند گذاشتن اشتر را و کسی را با خواست او گذاشتن. ( تاج المصادر بیهقی ). || آبیاری کردن کاشته را. || تر کردن.

پیشنهاد کاربران

بپرس