ابنائ

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - جمع ابن پسران . ۲ - اخلاف سعد بن زید مناف بن تمیم بجز دو پسرش کعب و عمرو . این قبیله در ریگزار الدهنائ سکونت داشتند . ۳ - اخلاف مهاجران ایرانی که در یمن تولد یافته اند . ۴ - در دور. خلافت عباسی اخلاف نخستین طرفداران سلسل. عباسی را ( ابنائ ) مینامیدند که مختصر ( ابنائ الدعوه ) باشد . یا ابنای انس و جن . مردمان و پریان . یا ابنای بشر . آدمی زاد گان . یا ابنای جنس . هم جنسان . یا ابنای جهن . انسان و حیوان و نبات . یا ابنای درزه . مردمان فرو مایه و دون . یا ابنای دهر . ابنائ ( ی ) روزگار یا ابنای روزگار . ۱ - مردم عالم . ۲ - مردمان همزاد و هم عصر . یا ابنای زمان . ۱ - مردم روزگار اهل روزگار خلق . ۲ - مردمان هم زاد و هم عصر . یا ابنائ ( ی ) سبیل . جمع : ابن سبیل راهگذاران مردم کاروانی که در زاد و بوم خویش توانگر بوده و اکنون در سفر بی برگ و درویش مانده اند . یاابنائ ( ی ) سلطنت . پسران شاه . یا ابنائ ( ی ) عصر. ابنائ ( ی ) روزگار یا ابنائ ( ی ) نوع . ۱ - آحاد و افراد نوعی از انواع . ۲ - مردمان . یا ابنائ ( ی ) وطن . هم وطنان هم میهنان .

پیشنهاد کاربران

بپرس