ابن کیسان نحوی محمد

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] «ابن کیسان، ابوالحسن محمد بن احمد»، نحوی و لغت شناس بزرگ بغداد، از تاریخ و محل ولادت وی اطلاعی در دست نیست. تنها می دانیم که در بغداد می زیسته و نحو را نزد دو قطب مکتب کوفه و بصره، ثعلب و مبرد، آموخته است؛ ازاین رو، بیشتر شرح حال نویسان، وی را بصری - کوفی خوانده اند. گویا وی با هوشمندی بسیار توانست با این دو استاد که در زمینه زبان و نحو با یکدیگر سخت در معارضه بودند، پیوندی تنگاتنگ برقرار کند.
در روایت جالب توجه یغموری می بینیم که ابن کیسان چگونه از مجلس این استاد به مجلس آن استاد می رفته و هجویه هایی را که آن دو رقیب بر ضد یکدیگر می سرودند، برایشان نقل می کرده، اما او خود جانب هیچ یک را نمی گرفته است.
بااین همه بعید نیست که وی نحو را نخست نزد ثعلب آموخته باشد؛ زیرا چنان که از «إیضاح» زجاجی برمی آید، وی و ابن خیاط و ابن شُقَیر نخست بر مکتب کوفیان استناد می کردند و سپس چون «علم بصریان را آموختند، آن علم را با علم کوفی به هم آمیختند». شاید بتوان از این روایت چنین نتیجه گرفت که وی پیش از رسیدن به خدمت مبرّد بصری، در خدمت ثعلب کوفی بوده است.
نویسندگان کهن در گرایش نحوی وی نظر واحدی ابراز نداشته اند. سیرافی وی را از اصحاب مبرد (یعنی پیرو مکتب بصره) معرفی کرده و پس از مبرد، او و زجاج را از بزرگ ترین نحوشناسان دانسته است. زبیدی نیز او را به مکتب بصره، متمایل تر می داند؛ حال آنکه زجاجی او را کوفی خوانده و زبیدی وی را در دسته بندی علما، در شمار اصحاب ثعلب و در طبقه ششم نهاده است، اما اغلب منابع، او را از جمله نحویانی می دانند که دو مکتب را به هم آمیختند. شاید به همین دلیل، محققان معاصر، وی را پایه گذار مکتب بغداد دانسته و از او به عنوان نماینده آن مکتب التقاطی یاد کرده اند. از سوی دیگر، بسیاری از معاصران معتقدند که مکتب بغداد آن چنان که پنداشته اند، «مکتبی» نبوده است و شاید این عنوان خود، ساخته ذهن نحویان سده های بعد از ابن کیسان بوده است.
به هرحال وی با هوشمندی و زیرکی بسیار توانست در طریق دو مکتب گام زند و هیچ یک را از سر تعصب نسبت به دیگری، فرونگذارد و چنان شهرتی کسب کند که ابن مجاهد، شیخ قرّاءِ بغداد، وی را از مبرد و ثعلب نیز در نحو داناتر داند. غور و بررسی در آراءِ دو گروه کوفی و بصری، وی را چنان به اختلاف میان آنان آگاه کرد که توانست کتاب «المسائل علی مذهب النحویین مما اختلف فیه البصریون و الکوفیون» را بنویسد. پیش از او ثعلب نیز کتابی با عنوان «اختلاف النحویین» نوشته بوده و اینک مقایسه میان عناوین دو کتاب، این امر را آشکار می سازد که ثعلب، از اختلاف میان نحویان سخن می گوید، اما به «مکتبی» اشاره ندارد؛ حال آنکه در عنوان کتاب ابن کیسان، اختلاف میان دو مکتب کوفه و بصره تجزیه شده و ظاهراً این نخستین بار است که لفظ «کوفی» در این باب به کار رفته است. پیش از او، مبرد نیز که شارح بزرگ «الکتاب» سیبویه است، مکرر از بصریان نام برده، اما به کوفیان اشاره نکرده است.
اطلاعات ما از زندگی و شیوه کار ابن کیسان سخت ناقص است. یاقوت در قطعه ای دلنشین از قول ابوحیان توحیدی، روایاتی آورده است که جوانبی چند از زندگی وی را بر ما آشکار می سازد؛ وی با صراحت می گوید که مجلسی همانند مجلس درس ابن کیسان که گونه های مختلف علوم در آن جلوه گر است و فایده های بسیار دارد، ندیده است. سپس گوید: ابن کیسان ابتدا مجلس درس خود را با قرآن آغاز می کرد، آنگاه به ذکر احادیث نبوی می پرداخت و هنگامی که خبری غریب یا لفظی شاذ بر او خوانده می شد، آن را تبیین می کرد. در آغاز و انجام روز نیز «مجالسات» ثعلب را نزد وی می خواندند. از مجالس درس وی آن چنان استقبال می شد که گفته اند بر درِ مسجد وی، حدود 100 مرکب بسته می شد که بیشتر، از آنِ بزرگان، کاتبان، اشراف و اعیان بود. بااین همه وی ثروتمندان نیکوجامه را که با خدمه خویش به مجلس می آمدند با آن ژنده پوشان بینوا، به یک چشم می نگریست.

پیشنهاد کاربران

بپرس