[ویکی نور] ابن کثیر، عماد الدین ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر قرشی(701-774 ق1302/-1373 م)، مورخ، مفسّر و محدّث مشهور شافعی. در قریۀ مجیدل یا مجدل (حسینی، 57؛خطراوی، 31/14-32) از قرای بصری نزدیک دمشق زاده شد و از این رو او را بصروی نیز خوانده اند. نسبت «بصری» که در برخی مآخذ (مثلا ابن عماد، 231/6) آمده، ظاهرا بصریّ به جای بصروی است. دربارۀ تاریخ تولد و نام نیاکانش میان نویسندگان اختلاف است (ابن قاضی شهبه، طبقات، 113/3؛طهطاوی، 157). اگر چه او خود در این باره اطلاعاتی بر جای گذاشته (البدایة، 21/14، 31) که البته محل اعتماد است، اشکالاتی در ضبط برخی از این نامها دیده می شود که ناشی از بی دقتی کاتبان نسخه های آثار اوست. پدر او شهاب الدین ابوحفص عمر (ح 640- جمادی الاول 703 ق1242/-دسامبر 1303 م) در آغاز مذهب حنفی داشت و پس از آنکه از بصری به قریه ای در مشرق آن شهر رفت و خطیب آنجا شد به مذهب شافعی گروید. سپس به مجیدل رفت و در آنجا برای بار دوم همسر اختیار کرد و فرزندانی یافت. او که بزرگ ترین پسر خود به نام اسماعیل را پیش تر از دست داده بود، آخرین فرزند خود را به یاد او اسماعیل نام گذاشت و در خردسالیِ همین اسماعیل در مجیدل درگذشت (همان، 31/14-32).
سرپرستی اسماعیل را پس از پدر، برادر بزرگ تر کمال الدین عبدالوهاب بر عهده گرفت و او در 707ق افراد خانواده را به دمشق کوچاند. اسماعیل در سایۀ توجه برادر در دمشق-که در این روزگار با مدارس متعددش، همچون قاهره، خاصه پس از سقوط بغداد، مرکزیت علمی یافته بود-به کسب علم پرداخت (همان، 32/14).
استادان او، بسیار و از سرشناس ترین دانشمندان آن عصر دمشق بودند. وی در آثار خود از برخی از آنان نام برده است (همان، /14جم).
نخستین آموزگار او را باید برادرش عبدالوهاب دانست که راه دانش آموختن را برای او هموار کرد. از استادانش چند تن در پرورش علمی او تأثیر چشمگیری داشتند. از آن جمله بودند:
-برهان الدین ابواسحاق ابراهیم فزاری دانشمند مشهور شافعی که ابن کثیر صحیح مسلم را از او شنید و او را در میان استادان شافعی خود بی مانند یافت (همان، 146/14)؛
-تقی الدین ابوالعباس احمد بن تیمیۀ حنبلی که شاید بیشترین تأثیر را بر ابن کثیر گذاشت و او با بیانی بس ستایش آمیز از پایگاه این استاد در معقول و منقول یاد می کند (همان، 137/14). گویا ابن کثیر به سبب پیروی از آراء ابن تیمیه گرفتاریهایی داشته است (ابن حجر، الدرر، 445/1)، با اینهمه به اختلاف نظر ابن کثیر با ابن تیمیه در مورد یگانگی یا تعدد مراکز تصمیم گیری سیاسی اشاره شده است (لائوست، 74)؛
سرپرستی اسماعیل را پس از پدر، برادر بزرگ تر کمال الدین عبدالوهاب بر عهده گرفت و او در 707ق افراد خانواده را به دمشق کوچاند. اسماعیل در سایۀ توجه برادر در دمشق-که در این روزگار با مدارس متعددش، همچون قاهره، خاصه پس از سقوط بغداد، مرکزیت علمی یافته بود-به کسب علم پرداخت (همان، 32/14).
استادان او، بسیار و از سرشناس ترین دانشمندان آن عصر دمشق بودند. وی در آثار خود از برخی از آنان نام برده است (همان، /14جم).
نخستین آموزگار او را باید برادرش عبدالوهاب دانست که راه دانش آموختن را برای او هموار کرد. از استادانش چند تن در پرورش علمی او تأثیر چشمگیری داشتند. از آن جمله بودند:
-برهان الدین ابواسحاق ابراهیم فزاری دانشمند مشهور شافعی که ابن کثیر صحیح مسلم را از او شنید و او را در میان استادان شافعی خود بی مانند یافت (همان، 146/14)؛
-تقی الدین ابوالعباس احمد بن تیمیۀ حنبلی که شاید بیشترین تأثیر را بر ابن کثیر گذاشت و او با بیانی بس ستایش آمیز از پایگاه این استاد در معقول و منقول یاد می کند (همان، 137/14). گویا ابن کثیر به سبب پیروی از آراء ابن تیمیه گرفتاریهایی داشته است (ابن حجر، الدرر، 445/1)، با اینهمه به اختلاف نظر ابن کثیر با ابن تیمیه در مورد یگانگی یا تعدد مراکز تصمیم گیری سیاسی اشاره شده است (لائوست، 74)؛
wikinoor: ابن_کثیر،_اسماعیل_بن_عمر