ابن هیثم محمد بن حسن

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] ابن هیثم، ابوعلی حسن بن حسن بن هیثم بصری، ریاضی دان برجسته و بزرگ ترین فیزیک دان مسلمان قرن چهارم هجری است که در آثار لاتینی سده های میانه، به آونتان یا آوناتهان و بیشتر به آلهازن نامبردار است.
به رغم شهرت عظیم وی، اطلاعات مبسوطی درباره دوران های مختلف زندگی، خاصه تحصیلات و استادان او در دست نیست. آن چه در این باره می دانیم، غالباً روایاتی است که حدود سه قرن پس از او، نقل شده است.
وی در سال 354ق در بصره زاده شد و پس از مشاهده اختلاف مردم در راه های وصول به حقیقت، پس از تحصیل علوم طبیعی، به علوم فلسفی همت گماشت.
به روایت شیخ علم الدین قیصر بن ابی القاسم مهندس، ابن هیثم در بصره- که در آن سال ها زیر فرمان آل بویه عراق بود- شغلی دیوانی داشت که از آن به وزارت بصره تعبیر شده است و چون پرداختن به علم را از آن کار دوست تر می دانست، سرانجام تظاهر به جنون کرد تا وی را عزل کردند و وی سپس به مصر رفت. به گفته قفطی سفر او به مصر، به تشویق و وعده الحاکم فاطمی، فرمانروای مصر روی داد و البته بعید نیست که ابن هیثم اصلاً به امید اجرای طرح خود برای تنظیم آب نیل و برخورداری از کرم الحاکم آن تمهید را اندیشیده باشد. چه، به روایت قطفی، خلیفه فاطمی پس از اطلاع از این طرح، مالی برای ابن هیثم فرستاد. وی خود را آن دیار رساند و خلیفه خود به استقبال او بیرون شد و دانشمند را گرامی داشت. ابن هیثم اندکی بعد در رأس گروهی از مهندسان به بررسی نیل و مجرای آن در بخش مرتفع جنوب مصر پرداخت، اما با مشاهده آثار و ابنیه ای که مصریان بر اساس طرح های دقیق هندسی ساخته بودند، دریافت که اگر اجرای طرحی که او در اندیشه داشت، ممکن بود، این مصریان فرهیخته دانا به هندسه و ریاضیات، البته پیش تر به آن دست می زدند.
از این رو نزد خلیفه رفت و به ناکامی خود اعتراف کرد. ظاهراً خلیفه واکنش تندی از خود نشان نداد، اما چنین می نماید که از این ناکامی چندان خشمناک شده بود که او را به جای آن که در جایی چون دارالحکمه قاهره، در کنار کسانی مانند ابن یونس منجم به کار بگمارد، به شغلی دیوانی گماشت. ابن هیثم با آن که از بیم این فرمانروای خونریز، به این شغل گردن نهاد، ولی برای رهایی از آن چاره در این دید که باز تظاهر به جنون کند. از این رو خلیفه اموال او را مصادره کرد و کسی را به قیمومتش گماشت و در خانه اش محبوس کرد. چون حاکم در سال 411ق درگذشت، ابن هیثم نیز از تظاهر به جنون دست برداشت و آزاد شد و اموالش را باز پس گرفت. وی نزدیک الازهر قاهره مقام گزید و بقیه عمر را به تدریس و تألیف سپری کرد و از طریق استنساخ کتاب، روزی خود را به دست می آورد.
بیهقی بر آن است که ابن هیثم رساله ای درباره تنظیم آب نیل نوشت و به مصر رفت، اما الحاکم از همان آغاز ورود او، پس از بررسی طرح مذکور، آن را کم فایده و پرهزینه خواند و با ابن هیثم درشتی کرد. ابن هیثم از بیم خلیفه شبانه به شام گریخت و به خدمت یکی از امرای آن دیار درآمد به رغم بخشش های این امیر، به مختصری قناعت کرد و یکسره به کارهای علمی پرداخت، اما شهرزوری پس از تکرار سخن بیهقی، به نقل روایت دیگری می پردازد که بر پایه آن، ابن هیثم نخست در شام می زیسته و از آن جا به مصر رفته است. از سوی دیگر به نظر نمی رسد که ابن هیثم همه عمر را پس از مرگ الحاکم در قاهره مانده باشد. چه، از پاسخی که به یک سؤال هندسی در 418ق در بغداد داده، معلوم می شود که لااقل در آن سال در بغداد بوده، ولی دوباره به مصر بازگشته، زیرا قاضی ابوزید عبدالرحمن بن عیسی او را در 430ق در آن دیار دیده بوده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس