[ویکی نور] اِبْنِ مِیْثَم، کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی، محدث، فقیه و متکلم مشهور شیعی سدۀ 7ق13/م. برخی لقب او را مفیدالدین آورده اند. از زندگی او آگاهی اندکی در دست است. همین قدر گفته اند که در 636ق1239/م، زاده شد.
وی نزد ابوالسعادات اسعد بن عبدالقاهر بن اسعد اصفهانی و کمال الدین علی بن سلیمان بحرانی دانش آموخت. اگرچه در منابع اشارتی به محل تحصیلات او نشده، ولی محتملاً در عراق و در مراکز تجمع شیعیان مانند حله به تحصیل علم پرداخت. اما ظاهراً پس از آن به بحرین بازگشت و گوشۀ عزلت برگزید تا آنکه دانشمندان عراق، خاصه اهل حله که او را مردی دانشمند می شمردند، از او خواستند که به تربیت شاگردان و تألیف و تصنیف بپردازد. ابن میثم در آغاز از سفر تن زد، اما سپس به عراق رفت و به احتمال قوی در حله اقامت گزید. کسانی که از او روایت کرده اند مانند سید عبدالکریم بن طاووس حلی و علامۀ حلی اهل حله هستند. وی با خواجه نصیر الدین طوسی معاصر بود و گفته اند که خواجه نزد او فقه می خواند و ابن میثم در کلام شاگرد خواجه بوده است. در واقع شهرت عمدۀ ابن میثم در کلام است و حتی در شرحی که بر نهج البلاغة نوشته، روش کلامی و فلسفی در پیش گرفته است.
وی در طرح مسائل و سبک استدلال به روش خواجه نصیر الدین در تجرید الاعتقاد نظر داشته و مستند استدلالهای او، برخلاف علامۀ حلی، بیشتر عقل است نه نقل: اگرچه از نظر چیرگی بر همۀ آراء و عقاید گونه گون متکلمان از علامۀ حلی ضعیف تر می نماید.
ابن میثم، معرفت و شناخت خدا را عقلاً واجب دانسته و بر آن است که این معرفت از روی تقلید و به موجب نقل قابل حصول نیست. وی ظاهراً در باب اثبات صانع، نظر معتزله را بر اشاعره برتری داده است. وی در باب نبوت، سبک دقیق فلسفی در پیش گرفته و آن را به مطالب «ما، هل، لِمَ، کیف و من» تطبیق داده و بیان کرده است. دربارۀ حشر و معاد نظر ابوالحسن بصری را پذیرفته و بر آن است که اجزاء اصلیۀ انسان که تحول و تغییر نمی یابد، محشور می شود.
به هر حال ابن میثم در روزگار خود چندان شهرت داشته که او را با صفاتی چون فیلسوف، محقق و زبدۀ فقها و محدثان و متکلم ماهر و صف کرده و طریحی او را در فقه، چون خواجه نصیر الدین در کلام دانسته است. همچنین سلیمان ماحوزی بحرانی به درخواست شاگردان و دوستان، رساله ای در شرح حال او به نام السلافة البهیة فی الترجمة المیثمیة پرداخته است. به گفتۀ همو فقیهان و محدثان و متکلمان و ادیبان به آراء و روایات ابن میثم، به تصریح یا به اشاره استناد جسته اند. از جمله گفته اند مراد میرسید شریف جرجانی از «بعض الافاضل» در حاشیۀ مطول تفتازانی به تصریح فاضل چلبی شارح دیگر مطول، کمال الدین ابن میثم بحرانی است.
حدود 30 اثر به ابن میثم نسبت داده شده است:
وی نزد ابوالسعادات اسعد بن عبدالقاهر بن اسعد اصفهانی و کمال الدین علی بن سلیمان بحرانی دانش آموخت. اگرچه در منابع اشارتی به محل تحصیلات او نشده، ولی محتملاً در عراق و در مراکز تجمع شیعیان مانند حله به تحصیل علم پرداخت. اما ظاهراً پس از آن به بحرین بازگشت و گوشۀ عزلت برگزید تا آنکه دانشمندان عراق، خاصه اهل حله که او را مردی دانشمند می شمردند، از او خواستند که به تربیت شاگردان و تألیف و تصنیف بپردازد. ابن میثم در آغاز از سفر تن زد، اما سپس به عراق رفت و به احتمال قوی در حله اقامت گزید. کسانی که از او روایت کرده اند مانند سید عبدالکریم بن طاووس حلی و علامۀ حلی اهل حله هستند. وی با خواجه نصیر الدین طوسی معاصر بود و گفته اند که خواجه نزد او فقه می خواند و ابن میثم در کلام شاگرد خواجه بوده است. در واقع شهرت عمدۀ ابن میثم در کلام است و حتی در شرحی که بر نهج البلاغة نوشته، روش کلامی و فلسفی در پیش گرفته است.
وی در طرح مسائل و سبک استدلال به روش خواجه نصیر الدین در تجرید الاعتقاد نظر داشته و مستند استدلالهای او، برخلاف علامۀ حلی، بیشتر عقل است نه نقل: اگرچه از نظر چیرگی بر همۀ آراء و عقاید گونه گون متکلمان از علامۀ حلی ضعیف تر می نماید.
ابن میثم، معرفت و شناخت خدا را عقلاً واجب دانسته و بر آن است که این معرفت از روی تقلید و به موجب نقل قابل حصول نیست. وی ظاهراً در باب اثبات صانع، نظر معتزله را بر اشاعره برتری داده است. وی در باب نبوت، سبک دقیق فلسفی در پیش گرفته و آن را به مطالب «ما، هل، لِمَ، کیف و من» تطبیق داده و بیان کرده است. دربارۀ حشر و معاد نظر ابوالحسن بصری را پذیرفته و بر آن است که اجزاء اصلیۀ انسان که تحول و تغییر نمی یابد، محشور می شود.
به هر حال ابن میثم در روزگار خود چندان شهرت داشته که او را با صفاتی چون فیلسوف، محقق و زبدۀ فقها و محدثان و متکلم ماهر و صف کرده و طریحی او را در فقه، چون خواجه نصیر الدین در کلام دانسته است. همچنین سلیمان ماحوزی بحرانی به درخواست شاگردان و دوستان، رساله ای در شرح حال او به نام السلافة البهیة فی الترجمة المیثمیة پرداخته است. به گفتۀ همو فقیهان و محدثان و متکلمان و ادیبان به آراء و روایات ابن میثم، به تصریح یا به اشاره استناد جسته اند. از جمله گفته اند مراد میرسید شریف جرجانی از «بعض الافاضل» در حاشیۀ مطول تفتازانی به تصریح فاضل چلبی شارح دیگر مطول، کمال الدین ابن میثم بحرانی است.
حدود 30 اثر به ابن میثم نسبت داده شده است:
wikinoor: ابن_میثم،_میثم_بن_علی